نامه های کاغذی

بسم الله

نامه های کاغذی

بسم الله

انتظار...

بسم ا...

و مجنون اش خواندند " و یقولون انّه لمجنون " ،حال آنکه  " و انٌک لعلی خُلُق عظیم " بود پیامبر عظیم الشإن مان!
پس قسم خورد پرودگار بر قلم "ن و القلم" و بدان چه می نگارند بدان "و ما یسطرون" که "ما انتَ بنعمةِ ربّکَ بمجنون " و واقعا چه نعمتی والاتر از نبوّت؟؟ که سالهاست و قرن ها ، که زنده اند به همین نعمت ،به همین نبوّت!!!
.
.
.
و حالا ما آمده ایم هرکدام با قلم خودمان و آرمان و هدف و ایمان مشترکمان،
آمده ایم که با این "از عظیم ترین نعمتهای پروردگارمان" ،با قلم مان ثبت کنیم "ما یعلمون "مان را...
مگر نه اینکه فرمود :
"علّم بالقلم علّم الانسانَ ما لم یعلم"
و از امروز آغاز می کنیم به یُمن یک هزار و صد و هفتاد و یکمین سالروز ولایتعهدیِ آخرین فرزندش! 

 

 

 

پ.ن:اینجا کما کان آپ خواهد شد...

تو نیلوفری...

تو که می پیچی

تنگ تر می شود

این راه باریکه ی هوا

برای نفس کشیدنم

نپیچ!

بالاتر هم نرو!

اصلا زیباییت پیشکش و ارزانی خودت

برو بپیچ بیخِِ ریشِِ همان ها که دوستت دارند ،

حسرتت را می کشند،

آرزو می کنندت!

اصلا چرا کار دنیا این همه بر عکس است؟

اصلا من کی نیلوفر خواستم؟

.

.

.

کاش علف هرزه ای بودی ،سست ریشه

که دستان خسته ام از پس ات بر می آمدند

یا لا اقل چشمان کم سو شده ام نمی دیدندت

کاش...

اصلا من کی نیلوفر خواستم؟

اصلا چرا کار دنیا این همه بر عکس است؟

باش...

بودنت را محتاجم

برای بودنم ،

فقط حواست باشد تمام مفرد ها را حذف کنی!

تمام حالات مفرد فعلم را !

مگر نگفته نظرش به جماعت است؟

نظرت با نظرش؟

؟؟؟

پاک قاطی پاتی شده ام این روزها ،

باش

.

.

.

...

 

 

 

برموج های بلندِ سرخ 

یک قایق غریب 

زیر وزنِ سربی ِ ابری مست 

یک سر نشین که تویی ،مجروح 

آن دیگری که منم ،بی دست 

 

 

عبدالرضا فریدزاده

من و تو

من تو را
تو مرا
انگار مسخره کرده ایم همدیگر را
من تو را
 گم کرده ام لا به لای رنگ های سیاه و سفیدِ این دنیا
تو مرا
رها کرده ای در بین این هیاهو و آن غوغا
من تو را شرمنده ام به مولا
تو مرا دریاب در وانفسای این دنیا

کربلایی دیگر

تو را ما چشم در راهیم
اما نه فقط شباهنگام،
که هر روز ،هر شب ،هر دم ،هر باز دم.
تو را ما چشم در راهیم
در هر آغوش ،هر بوسه،هر شادی ،هر لبخند .
تو را ما چشم در راهیم
به هر ظلم ،هر اشک ،هر آه ،هر فغان ،
هر کودکی که زیر آوار دفن می شود ،هر عروسی که نو عروس بیوه می شود ،هر مادری که بی فرزند ،هر کودکی که یتیم ،هر پدری که اسیر می شود.
تو را ما چشم در راهیم
با هر خمپاره ،هر موشک ،هر تانک
تو را ما چشم در راهیم،
اماما
بیا !
غزه کربلاست ، !
.
.

اهل کحایی؟؟

 

 

 

 

آهِ مجسم ،داغ ِ دل ،تکثیر ِ حسرت
تکرار ِ هق هق نیستی ،اهل ِ کجایی؟
یک شب شد از کابوس رویایت مچاله؟؟!
از این خلایق نیستی اهل کجایی؟
لم داده ای آسوده بر نرمای غفلت
مال حقایق نیستی ،اهل کجایی؟
هستی-تو را می بینم-اما پیش از این رنج
در این دقایق نیستی ،اهل کجایی؟
جز وصله ی ناجور یا زخم ناسور
آیینه ی دق!! نیستی اهل کجایی؟
نفرت بر این تقوای غم ،پرهیز از داغ
بیچاره لایق نیستی اهل کجایی؟
از دار دور و هِی انا الحق هِی انا الهو
نا مرد عاشق نیستی اهل کجایی؟؟ 

 

 

عبد الرضا فرید زاده

می آید

 

 

 

 

 

آنکه وعده اش را داده اند به ما از خیلی قدیم های دور
در راه است ،
می آید.
آنکه آخرین منجی عالم است و
چشمِ امیدِ همه ی مظلومین و ستم دیدگان عالم به اوست ،
در را ه است ،
می آید .
وعد الله الذی ضمِنه ،
در راه است ،
می آید روزی . 
 

تو فرج بخوان  

او
می آید.
ضمانت خدا که شوخی بردار نیست!

روشن سازی یا همان شفاف سازی!!!

در موردِ پست قبل نه،قبلش هم نه ،قبل ترش ابهاماتی بوجود آمده بود ،البته برای آنان که مرا از نزدیک تر می شناسند!  به صورت کلی روشن سازی می کنم: 

منظور اصول گرایی اصلاح طلبانه است!  

شنیده اید که:

  

 

 مقام معظم رهبری: اصولگرایی اصلاح طلبانه از مبانی معرفتی اسلام برخاسته ، با اصلاح روشها بصورت روز به روز و نو به نو 

 

 

و چیزی شبیه به این جمعیت با کم و زیادش!!! 

 

 

 ضمنا از هر گونه بحث و نقد در محیط دانشکده و مدرسه و نت استقبال می کنم 

 

والسلام!

وعده ی الهی

و در کتاب خبر دادیم که شما بنی اسرائیل دو بار حتما در زمین فساد و خونریزی می کنید و تسلط و سرکشی سخت ظالمانه می یابید(4)پس چون وقت انتقام اول فرا رسد بندگان سخت جنگجو و نیرومند خود را بر شما بر انگیزیم تا آنجا که در درون خانه های شما نیز جستجو کنند و این وعده ی انتقام حتمی خواهد بود(5)_سوره ی اسراء آیه ی 4 و5_ 

 

باری طغیان کردید،خیلی قبل تر از میلاد مسیح!
کوروش نجاتتان داد.
و این بار چه کسی نجاتتان می دهد ؟ 

... 
قطعا وعده ی خدا محقق خواهد شد.
چه بارِ اولتان باشد این بار،چه بارِ دوم و آخر!
قطعا وعده ی خدا محقق خواهد شد!!!